شخصیت تازه ترین کتاب الیف شفق «ده دقیقه ۳۸ ثانیه در این دنیای غریب» در سر آغاز داستان می میرد. زمان ۱۹۹۰ است. پیکر مجروح و در حال مرگ «تکویلا لیلا» درون یک زباله دان در حاشیه استانبول رها شده، اما ذهن او هنوز زنده است: «دلش می خواست برگردد و به همه بگوید که مردگان به ناگهان نمرده اند، که می توانند به همه چیز، از جمله فنای خویش نگاه کنند.» پس از آن یک پزشک از پژوهش و تجربیات خویش می گوید که ظاهراً مغز به مدت ده دقیقه و سی و هشت ثانیه پس از مرگ همچنان زنده و فعال باقی می ماند. خانم شفق عنوان کتاب خود و بار کنایی قصه را از این نظریه برگرفته است. مرده، اما نه لیلای مرده بر داستان زندگی خویش مرور می کند:
«چیزهایی را به خاطر می آورد که هرگز نمی دانست قادر به یادآوردن آن هاست، چیزهایی که فکر می کرد برای همیشه گم شده اند. زمان سیال شد، یادها آزادانه در هم جاری می شدند، گذشته و حال از یکدیگر جدا نبودند.»
خانم شفق که به هر دو زبان انگلیسی و ترکی می نویسد، پر خواننده ترین نویسنده زن در ترکیه است. در سال ۲۰۰۶ الیف شفق به اتهام توهین به « مردم ترک» در رمان «حرامزاده استانبول» تحت پیگرد قرار گرفت. در این کتاب، شخصیتی کشتار ارمنی ها طی جنگ جهانی اول را «قتل عام» ذکر می کند. در آن زمان وی از این اتهامات تبرئه شد، اما اخیراً بار دیگر تحت فشار مقامات دولت ترکیه قرار گرفته است. قصه های او از نثری شاعرانه و رنگ و بوی روایت های فرهنگ عثمانی برخوردارند. اما همه شخصیت های این قصه ها در بازتاب باورهای سیاسی شفق علیه ستمگری مبارزه می کنند.
در کتاب تازه، لیلا یک کارگر جنسی است که از شهر دوردست شرقی وان به استانبول آمده. خاطره های کودکی، جوانی و زنجیره رخدادهایی که به مرگ او می انجامند در همین فاصله ده دقیقه و سی و هشت ثانیه از ذهن او عبور می کنند. نمک، هل، قهوه، آبگوشت بز، اسید سولفوریک، همه اشاره به گذشته ای دارند که او همیشه در گریز از آن بوده است. برای او، خاطره یک گورستان است.
در مرگ، گورها باز می شوند: پدر لیلا دو زن داشته. وقتی لیلا به دنیا می آید، او را از زن دوم می گیرد و به همسر اول که نازا بوده می دهد. بار این راز زندگی لیلا را آشفته می سازد و این در حالی است که نهفته های هولناک دیگر همه خاندان را رو به تحلیل می برند.
پنج یار وفادار به او یاری می دهند تا از این همه آشوب جان به در برد. حکایت این دوستی، خانواده ای بس پرمهر تر از آنچه لیلا از آن گریخته بود در لابلای قصه اصلی جای می گیرد.
الیف شفق در این داستان گاهی با نظری بسیار گذرا (خانه ای که پدر و مادر لیلا در وان در آن زندگی می کنند، زمانی به یک خانواده ارمنی تعلق داشته)؛ و گاهی با پرداختی مستقیم – (مثل وقتی که لیلا در میانه برخورد تظاهرکنندگان و پلیس در شورش های ۱۹۷۷ گرفتار می شود) – تکه های تاریخ ترکیه نوین را به هم بافت می دهد.
اما این کتاب دست آخر عاشقانه ای برای استانبول است «که همچون چهره دلداری در غبار مه محو می شود».
الیف شفق: روشنفکر ستیزی در نظم نوین جهانی
سلام….این کتاب به فارسی ترجمه شده؟