بدبختی این مردم این است که به اصل مسامحه و مدارا معتقدند و بعید نیست که دوران سازگاری و مماشات با کفار دوباره فرا رسد. سیاستمدار می گفت، وقتی که […]ادامه
جهانی شدن، که طی چند دهه اخیر نیرویی همسان قوه جاذبه داشته است، آشکارا به شکلی نامنتظر در حال تحول است. دوری از یک اقتصاد پیوسته جهانی رو به شتاب […]ادامه
چقدر شکننده است تمدن. چه آسان و چه بیپروا و شادمان کتابی به آتش کشیده میشود! درون قصه من، شخصیتهای آن با رویارویی با حقایق عشق، مرگ، و زندگی روح […]ادامه
اگر چه جنگ ولادیمیر پوتین در اوکراین یادآوری تاریک ترین لحظههای قرن بیستم است، اشتباه است که آن را فقط تکرار تاریخ بخوانیم. آنچه شاهد آنیم، همگرایی رخدادهای پیشین و […]ادامه
ملت ها در نهایت بر پایه داستانها بنا شدهاند. با گذر هر روز اوکراینیها داستانهای بیشتری نه تنها برای روزهای تاریک پیش رو، که برای سالیان و نسلهای آینده خواهند داشت
در محیطی که از آزادی مطبوعات سوءاستفاده میکنند و مردم از این عنوان مقدس، فحاشی،هتاکی، تهمت و افترا فهمیده و هیأت حاکمه تحسین و تمجید عملیات خود را استنباط نموده است، برای نشر فکر و عقیده دست به قلم بردن مالیخولیا نیست؟
بدبختی این مردم این است که به اصل مسامحه و مدارا معتقدند و بعید نیست که دوران سازگاری و مماشات با کفار دوباره فرا رسد. سیاستمدار می گفت، وقتی که من چنین ادوار شومی را در نظرم مجسم می کنم، لرزه بر اندامم می افتد.
جهانی شدن، که طی چند دهه اخیر نیرویی همسان قوه جاذبه داشته است، آشکارا به شکلی نامنتظر در حال تحول است. دوری از یک اقتصاد پیوسته جهانی رو به شتاب است. اکنون موضوع مورد جدل، بهترین شیوه دور شدن از این پیوستگی است.
او از «مه» باغ شعرم هراس داشت و به گلگشت نیامد و هدیه ی من در دستم بیفسرد، اما نمرد، و دانستم که روزی این مه خواهد گسست و ما یکدیگر را باز خواهیم یافت… و اگر باغ شعرم مصنوعی است، راستکاری من است. چه، پژواک زمان و مکان در باغم آب را آلوده است.میوه های باغم فلزی اند و شکوفه ها و پرندگان، کاغذی. و آنچه راستین است قفس هایند که بر دیوارهای سربی آویزانند… روزی که مه بگسلد، پرندگان، میوه های شعر و زندگی راستین خواهند شد. و قفس ها تصاویر مه آلودی خواهند بود، و پرندگان مشتاق
بدترینها، یا «بیشتر بدترینها» بر جعفر پناهی روا شده. فیلمهای او گواه بر اراده، استقامت، و شهامتی هستند، که بی اعتنا به موانع، برای آفرینش هنر ضروری شمرده میشوند
شعر «خوش است» کاری است از مرید برغوثی شاعر و نویسندهی فلسطینی و برندهی مدال ادبی نجیب محفوظ در سال ۲۰۰۰. از او دوازده مجموعه شعر و دو رمان به جا مانده است.
چقدر شکننده است تمدن. چه آسان و چه بیپروا و شادمان کتابی به آتش کشیده میشود! درون قصه من، شخصیتهای آن با رویارویی با حقایق عشق، مرگ، و زندگی روح (با یا بدون خدا) کوشش میکنند تا به کمال انسانی برسند. بیرون از قصهی من، نیروهای غیرانسانی قدرت گرفتهاند.
اشتراک خبرنامه
اگر به خواندن همسایگان علاقه مندید خبرنامه همسایگان را مشترک شوید تا مقالات را به سرعت پس از انتشار دریافت کنید: