۲۵ دسامبر سالگرد زادروز احمد محمود بود.
احمد محمود نام مستعار نویسنده ای است که از سال ۱۳۳۳ با نوشتن داستان کوتاه«صب میشه» پا به قلمرو داستان نویسی گذاشت . نام شناسنامه ای او احمد اعطا است . بازی روزگار چنین بود که وقتی این داستان را در سال ۱۳۳۳ به هیات تحریریه مجله امید ایران برای چاپ ارائه داد، از ترس اینکه مبادا دوستانش او را مسخره کنند و بگویند حالا محمود اعطا هم خودش را در جرگه نویسندگان جا زده است، از هیات تحریریه خواست تا این داستان را به نام مستعار «احمد احمد» منتشر کنند. مجله این کار را کرد و این داستان با نام “احمد احمد” منتشر شد.
هفته بعد , احمد اعطا داستان دیگری را به مجله داد. گروه هیات تحریریه به او گفتند که ما دوستی داریم بنام احمد موسوی که نوشته هایش را زیر نام مستعار احمد احمد می نویسد و بهتر است او نام دیگری انتخاب کند. او می گوید پس بنویسید : احمد محمود و چنین می شود که نام احمد محمود ماندگار می شود و همه آثار احمد اعطا در پنجاه سال گذشته زیر نام احمد محمود به چاپ می رسد. خودش می گوید که یک جا هم نوشته بودند که «احمد بن محمود» و خیال کرده بودند که من عرب هستم- که نیستم.
احمد محمود (اعطا)، در چهارم دی ماه ۱۳۱۰ از پدر و مادری دزفولی در اهواز به دنیا آمد. تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در زادگاهش به پایان برد و وارد دانشکدۀ افسری ارتش شد.
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بازداشت وزندانی گردید و چون هیچ توبه نامه ای را امضاء نکرد, مدت زیادی را درزندان باقی ماند و حتی پس از آزادی از زندان به بندر لنگه تبعید و زمان درازی را در این تبعید سپری کرد.
احمد محمود درکار نویسندگی خود به آن گروه از نویسندگان جهانی تعلق دارد که معتقدند «تخیل باید قدرت را در دست بگیرد» این گروه از نویسندگان می دانند که رمان نمی تواند سیاست را تغییر دهد، اما دراین اعتقاد راسخ هستند که دنیای بدون رمان یا به عبارت دیگر دنیای بدون تخیل دنیای پست تری است. دنیای بدون تخیل دنیایی است که در برابر قدرت حاکم، مقاومت خود را از دست می دهد.
او در رمان هایش تصویر انسان امروز را در اختیار ما گذاشته است . رمان های او تاریخ نیم قرن از زندگی ماست . در همسایه ها , نهضت ملی شدن صنعت نفت و آرمان های یک ملت را دنبال می کنیم. در زمین سوخته از دهلیزهای آتش جنگی عبور می کنیم که رنچ و عمق آن را فقط یک رمان درخشان در جلوی چشم ما آشکار می سازد.
نثر رمان های احمد محمود یکی از پاکیزه ترین و درخشان ترین نوشته های معاصر ایران است. او در داستان نویسی با دقت تمام به عناصر داستانی خود توجه دارد و از هرگونه شلختگی بدور است. گفت و گوها و ساختار رمان های او – از نظر فن و اسلوب و تکنیک رمان نویسی – از بی نقص ترین داستان های معاصر فارسی است. از نظر محتوا، داستان های او نماینده «دبیات جنوب ایران» است, همانطور که فاکنر نماینده «ادبیات جنوب آمریکا» است. این خصوصیات بدون تردید او را در قلۀ ادبیات معاصر ایران قرار داده است.
من این اقبال را داشتم که او را بارها ببینم و از محضرش بهره ها بردم. عکسی را که از او گرفته ام زینت بخش شماره ۳۳ فصلنامه بررسی کتاب کرده ام و هرگاه به سیمای جذاب او نگاه می کنم، می بینم که چه شخصیت افتاده ای در پشت آن پنهان است. با آن همه قدرت نویسندگی بسیار فروتن بود. باید بگویم بسیار خجالتی بود، در مجلس بزرگداشتی که برای او بر پا کرده بودند و در آن شعرا و نویسندگان و منتقدینی چون سیمین بهبهانی، جمال میر صادقی، مهدی قریب و دیگران از او و کارهای او تجلیل کردند، هنگامی که لوحۀ بزرگداشتی به او تقدیم شد و از او خواستند برای دوستداران خود سخنی بگوید، با کمال فروتنی گفت من سخنور نیستم و در مقابل شما قادر به صحبت کردن نخواهم بود، یک تشکر خشک و خالی را از من بپذیرید.
آخرین باری که او را دیدم، از بیماری ریه رنج می کشید و با دستگاه تصفیۀ اکسیژن تنفس می کرد. او را برای شرکت در جمع نویسندگان فرانسه دعوت کرده بودند و او قادر نبود برای گرفتن ویزا حتی به سفارتخانۀ فرانسه برود. به احترام مقام بلند او کنسول فرانسه به خانۀ او آمده بود و ویزای لازم را در گذرنامۀ او حک کرده بود، معهذا او نتوانست همراه دیگر نویسندگان و شعرا به فرانسه برود و با بیماری ریه سالهای آخر عمررا سپری کرد.
احمد محمود نویسندۀ بزرگی است، نامش در ادبیات معاصر ایران جاودان باقی خواهد ماند و از خلال داستان های او تاریخ معاصر ایران را ورق خواهیم زد.
او – تا زبان فارسی در دهان مردمان این جهان می گردد- جاودانه خواهد ماند.
کتاب «همسایه ها» توسط خانم نسترن خرد به زبان انگلیسی ترجمه شده. فیلمساز ارزنده آقای بهمن مقصودلو نیز در سال ۱۹۷۴ مستندی در باره زندگی و آثار احمد محمود ساخت. Ahmad Mahmoud, A Noble Novelist
نگاهی به آثار او نشان می دهد که او ۵۰ سال از عمر ۷۱ ساله اش را چه کوشا در راه نویسندگی گذاشت. آثار او به ترتیب تاریخ انتشار عبارتند از:
- ۱۳۳۶، مجموعه داستانهای کوتاه “آدم زنده” و “مول”
- ۱۳۳۹، دریا هنوز آرام است
- ۱۳۳۹، بیهودگی
- ۱۳۴۱، زایری زیر باران
- ۱۳۴۶، غریبه ها و پسرک بومی
- ۱۳۵۰، قصه آشنا
- ۱۳۵۳، همسایه ها
- ۱۳۵۸، داستان یک شهر
- ۱۳۶۱، زمین سوخته
- ۱۳۶۹، دیدار
- ۱۳۶۹، مدار صفر درجه
- ۱۳۷۰، قصه آشنا
- ۱۳۷۱، ازمسافر تا تب خال
- ۱۳۷۹، درخت انجیر معابد